ترجمۀ استاد محمدعلی کوشا چه بسا برترین ترجمه در میان ترجمههای برتر فارسی قرآن کریم باشد. ترجمۀ ایشان را «تاج التراجم» نامیدهام.
به نام صاحب قرآن، خداوند/ که پیغامش جهانی نو پی افکند
با تبریک به مناسبت اعیاد شعبانیه و انتشار یکی از مهمترین ترجمههای قرآن کریم به زبان فارسی که واقعاً در طول تاریخ هزار و پانصد سالۀ ترجمه قرآن سابقهای به این درخشانی ندارد.
این بنده به عنوان یک قرآنپژوه و مترجم قرآن و کسی که بیش از بیست و شاید نزدیک به سی سال شاهد کوششهای قرآنشناسانه و قرآنپژوهانۀ سرور دانشورم آیتالله محمدعلی کوشا بودهام، نکاتی چند پیرامون ترجمۀ قرآن و این ترجمۀ درخشان سخن میگویم. بعضی جوانترها ولو دانشمند گمان میکنند با داشتن اطلاعاتی از علوم اسلامی و آشنایی با زبان عربی که البته این آشنایی هرگز نمیتواند کافی باشد میتوانند به ترجمه قرآن، آنهم در عصر فراوانی ترجمههای فارسی بپردازند از همه خوانندگان یا شنوندگان این متن کوتاه استدعا دارم همواره هشدار دهند که مبادا کسی چنین کاری کند ترجمۀ قرآن انس و آشنایی و اطلاع عمیقی از علوم اسلامی اقتضا دارد یعنی رشتههایی چون تاریخ قرآن و اول انس با خود قرآن انسی که کمتر از بیستوپنج یا سی سال باشد کارایی نهایی ندارد و آشنایی با یکایک علوم قرآنی و اسلامی علوم قرآنی مانند تاریخ قرآن، ناسخ و منسوخ، مکی و مدنی، محکم و متشابه و سایر رشتهها و علوم اسلامی مانند فقه و کلام و حدیث و مخصوصاً علوم بلاغت که در کتبی چون مطوّل تفتازانی آمده است و چندین رشته دیگر استاد دیده و یا خودآموزیهای ژرف و گسترده کرده باشند.
امروزه عصر فراوانی ترجمههاست و یک نکتۀ مهم کـه حتى صاحبنظران هم فراموش میکنند این است که برای هر ترجمهای به ویژه ترجمۀ قرآن تسلط کافی به زبان فارسی ارزش و اهمیت حیاتی دارد ما زبان فارسی را به دو گونه میآموزیم و اصولاً هر صاحب زبانی، زبان مادریاش را در دو سطح میآموزد سطح اول آن است که ناآگاهانه و از خردسالی آغاز میشود تا حدود مثلاً ده - پانزده سالگی. سطح دوم آگاهانه آغاز میشود و بر مبنای مطالعات زبانشناسی و دستور زبانی و نیز متون نظم و نثر کهن و نظایر آن تا دیر نشده به اهمیت دستور زبان فارسی و اهمیت صرف و نحو عربی در ترجمۀ قرآن اشاره کنم امروزه اگر زبان عربی محاوره به خوبی بداند و بخواهد قرآن ترجمه بکند فقط پنج درصد امتیاز دارد، نودوپنج درصد دیگر به آموختههای او مربوط میشود. من به مسئلۀ شرایط مترجم قرآن در بعضی از مقالاتم اشاره کردهام در اینجا فقط به یک نکته دیگر میپردازم و آن انس عمیق با قرآن است. اصولاً روخوانی قرآن دو سال کوشش دبستانی و دبیرستانی و یا در روستاها مکتبی و دیدن استادهای با تجربه نیاز دارد زیرا یک قاعدۀ مهم مربوط به تفسیر و ترجمۀ قرآن داریم و آن این است که بعضی از عبارات و آیات قرآن روشنگر معنای بعضی آیات و عبارات دیگر است. پس وقتی کسی که ذهنش آکنده از معانی قرآنی است به ترجمه بپردازد در معانی و آیات مکرر به مدد انس در مییابد حتی بنده در وقتی که به شرح حافظ پرداختم که نام آن حافظنامه است مدت بیش از بیست سال فقط دیوان حافظ را میخواندم و دربارۀ ظرافتهای هر شعری اندیشه میکردم و سپس دیوان حافظ را میبستم و با کسی هم بحث و گفتوگو نمیکردم این روش را بیش از دو دهه ادامه دادم تا انس ابتدایی و اولیه با معانی شعر حافظ پیدا کردم سپس با احتیاط و مطالعه و مراجعه به منابع حافظپژوهانهٔ بسیار دست به این کار زدم و تازه معترفم که کار مهمی هم انجام ندادهام ولی در آن هنگام یعنی نزدیک به چهل سال پیش منابع و حتی فهرستهایی که ابیات حافظ را نشان بدهد نداشتیم و من دربارۀ بسیاری ابیات که میخواستم ابیات مشابه بیاورم آن را از حافظه نقل میکردم و این محصول همان انس بیش از دو دهه با شعر حافظ بود.
باری از بحث اصلی دور نیفتیم هنگامی که در حدود بیش از دو دهه پیش استاد کوشا کتابی در نقد ترجمههای فارسی ممتاز قرآن نوشتند من از دقت و صحت آن کتاب تکان خوردم و گفتم این بزرگمرد کیست که این همه احاطه بر گوشه کنار معانی قرآن دارد. سپس ایشان را شناختم و دوستی عمیق برادرانه و علمی و عاطفی بین ما آغاز شد که بحمدالله با ژرفای بیشتر و همواره با بحثهای قرآنی ادامه دارد ایشان تمام شرایطی را که اشارهوار گفته شد برای ترجمۀ قرآن ضرورت اساسی دارد در خود جمع داشتهاند و خدا و سپس ما دوستان ایشان و ناشر این ترجمۀ شامخ میدانیم که ایشان چقدر دقت در حد وسواس به خرج میدادند و ترجمۀ خود را بازخوانی و بسیارخوانی میکردند حتی سه نفر از قرآنپژوهان از جمله آقایان دکتر نادعلی عاشوری و آقای محمد جوکار و این بنده هم به پیشنهاد ایشان آن ترجمه را صمیمانه و صادقانه ویرایش کردیم اکنون که این ترجمه منتشر شده با همۀ رکودی که بر بازار کتاب حاکم است تمام نسخههای چاپ اول این ترجمه در ظرف کمتر از دو ماه به فروش رفته است و ناشر اقدام به تجدید چاپ کرده است. از آن سو مترجم عالیمقام باز به بازخوانی و ویرایش مجدد کار پرداخته است و من هم ویرایش دیگری را از سر گرفتهام. به واقع بنده قرآنپژوه و مترجم حرفهای و نویسنده کتابی درباره ترجمه و کتاب دیگری دربارۀ ارزیابی ترجمههای امروزین فارسی قرآن کریم بیش از چهل ترجمه وقتی نسخهای از این ترجمه مبارک به دستم رسید و صفحاتی مطالعه کردم به درگاه خداوند شکر کردم که ترجمهای بـه عرصۀ فرهنگ ما آمده است که بیشترین محسنات و کمترین اشکالات را در بر دارد. بارها از من میپرسند بهترین ترجمۀ فارسی قرآن کدام است؟ و من پاسخ میدهم این سؤال را نپرسید چون دشوار است و اصولاً میتوان گفت بهترین ترجمه قرآن نداریم. اما اگر ناگزیر از پاسخ دادن باشیم میتوان گفت که ترجمۀ استاد محمدعلی کوشا چه بسا برترین ترجمه در میان ترجمههای برتر فارسی قرآن کریم باشد. نثر این ترجمه بسیار شیوا و شفاف است و هرگز طبق اصطلاح مرحوم سیدمحمدعلی جمالزاده بوی ترجمه نمیدهد در حالی که اهل فن میدانند زدودن بوی ترجمه از ترجمه، دست کم و دربارهٔ قرآن نیاز به احراز و رعایت در حدود بیست شرط و صلاحیت دارد.
باری بحث مفصلتر را بنده در پی گفتار همین ترجمه آوردهام آقای دکتر عاشوری هم یادداشتی دربارهٔ ویرایش خودشان نوشتهاند و خود استاد کوشا هم بحث مفصلتری کرده است که از علمیترین بحثهای ترجمهپژوهی قرآن در عصر جدید است.
من با آنکه دو سه سال دیگر اگر زنده باشم هشتاد ساله میشوم با کمبود نیرو و خستگی پنجاه سال کار برابر با هفتاد سال هر روزه با عشق و علاقه زایدالوصفی سه صفحه از متن اصلی قرآن و این ترجمه را میخوانم و یادداشتهایی برای مترجم عالیقدر آن مینویسم و ترجمۀ ایشان را «تاج التراجم» نامیدهام.
ناگفته نماند که ناشر باسلیقه این ترجمه، انتشارات نی به مدیریت آقای جعفر همایی است.
و با آرزوی ویرایش مجدد حضرت استاد کوشا و بنده و دیگر دوستان نزدیک و صاحب نظر ایشان و انتشار مکرر و متعدد این ترجمه این گفتار کوتاه را به پایان میبرم.
خداش در همه حال از بلا نگه دارد.
بهاءالدین خرمشاهی