عباس عبدی و استاد کوشا نسبت به رفتارهای غیرمذهبی برخی روحانیان واکنش نشان داده و چنین رفتارهایی را به ضرر روحانیت ارزیابی کردند.

 

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی استاد کوشا، به تازگی عباس عبدی، یادداشتی دربارۀ رفتارهای غیرمذهبی برخی روحانیان منتشر کرده است که استاد محمدعلی کوشا نیز طی یادداشتی به آن واکنش نشان داده است. در ادامه هر دو یادداشت آمده است.

یادداشت عبدی

1. اخیراً ویدیویی منتشر شده که دو روحانی با لباس شیک و زیبا و با همسرانشان که حجاب کامل دارند روی صحنۀ تلویزیون ظاهر شده‌اند و مجری از عشق و علاقۀ آنان به همسران‌شان می‌پرسد و به نوعی اصرار دارد که بگویند همسرانشان را «دوست» دارند (هر دو طرف به همدیگر بگویند). از سوی دیگر یکی از روزنامه‌ها تصویری از یک روحانی را در ورزشگاه منتشر کرده که با مشت‌های گره کرده در حمایت از تیم فوتبال مورد نظرش شعار می‌دهد. این نوع رفتارها در خصوص نهادهای مذهبی به ویژه مسجد هم دیده می‌شود که کارکردهای غیرعبادی و غیرمذهبی پیدا کرده‌اند. این تحول در نقش‌ها به هر علتی انجام شده باشد تبعات خاص خود را دارد و به نظر می‌رسد که به نفع روحانیت و مسجد نیست.

2. در واقع چون جوانان به سمت او نمی‌روند، او می‌خواهد به سمت آنان برود. چون مردم کمتر به مسجد و بیشتر به ورزشگاه می‌روند، پس او نزد مردم می‌آید. این همان نکته‌ای است که می‌تواند مورد نقد و اعتراض باشد. در حقیقت از یک سو با این کار خود صورت مسئله را پاک می‌کنند. صورت مسئله این است که چرا این افراد به سمت روحانیون نمی‌روند؟ از سوی دیگر به جای آنکه روحانیت در نقش هادی و راهنما قرار گیرد، در نقش تابع مردم ظاهر می‌شود و این خلاف ادعای اولیه آنان است.

3. روحانیون نیز کارکرد اصلی خود را که اشاعۀ معارف دینی، ارزش‌ها و رفتارهای اخلاقی و معنوی، کمک به مردمان ضعیف و فقیر و... است با کارکردها و نقش‌های دیگر جابه‌جا کردند و طبیعی است که نقش‌های اصلی آنان در سایۀ نقش‌های جدید قرار گرفت و در نتیجه مردمی که به دلیل نقش‌های سنتی به آنان رجوع می‌کردند، اکنون دلیلی برای این مراجعه مشاهده نمی‌کنند.

4. به احتمال زیاد آنان نمی‌توانند نقش اصلی خود را درست بازی کنند، لذا متوسل به نقش‌های حاشیه‌ای می‌شوند. حاشیه‌ای که همسو با نقش متن نیست و پس از مدتی نیز این حاشیه‌ها بر متن غلبه می‌کنند.

5. یکی از خطراتی که نهاد روحانیت و نهادهای دینی را تهدید می‌کند از یک سو تعریف نقش‌های بی‌تناسب برای خودشان است و از سوی دیگر وارد شدن به نقش‌های حاشیه‌ای برای جبران ضعف نقش اصلی است. این راه نتیجه‌ای جز تشدید بحران نقش و کارکرد این دو نهاد ندارد.

یادداشت استاد کوشا

سخن به‌جا و استواری است.

این‌گونه حرکات نه تنها با زیّ طلبگی چندان سازگاری ندارد و مفید هم نخواهد بود، بلکه نوعی خودتحقیری هم به حساب می‌آید.

ما نباید حوزه را ـ علی‌رغم مشکلات و کاستی‌های‌اش ـ جلف و سبک جلوه دهیم و به جای اثرگذاری مطلوب در دیگران خود را مضحکۀ این و آن گردانیم.

به هر حال ریشه‌یابی این‌گونه حرکات از جهات گوناگون روان‌شناختی و جامعه‌شناختی امروزین حوزه‌ها قابل مطالعه است.

دست کم نشانگر حرکت آرام حوزه‌ها به سوی نوعی بی‌هویتی است.

سیاست‌های چماقی و وابستگی‌های حوزه‌ها به قدرت و حکومت و میراندن ارزش‌ها و تحقیر سیستم مرجعیت عامل اصلی این‌گونه حرکت‌های کذایی است. حوزه‌ای که طلاب مبتدی‌اش را آلت دست ارباب قدرت برای سنگ‌پرانی و شکستن درب بیت مرجعیت می‌گرداند بیش از این هم انتظاری از آن نمی‌رود!!!