تفاوت صالحی نجف‌آبادی با بیشتر همگنانش در این بود که او 50 سال جلوتر از اندیشه‌های زمان خویش بود!

 

 

روز 16 اردیبهشت، یازدهمین سال‌روز رحلت بزرگمردی است که در زهد و تحقیق و عفت بیان و قلم و ژرفنگری در پژوهش و بی‌اعتنایی به جاه و مقام در طول این 43 سالی که پس از دوران دبیرستان صِرفاً به درس و بحث و تدریس و تحقیق در حوزه گذرانده‌ام، چون او جز آیت‌الله العظمی منتظری (با تفاوت‌ها و مشترکاتی چند) ندیده‌ام.

من این بزرگمرد تحقیق را یکه‌تاز میدان خرافه‌زدایی به شیوۀ اصولی‌اش دیده‌ام.

اگر بگویم اندک هوسی به شهرت‌خواهی و دنیاداری و مریدپروری نداشت دقیقاً بی‌هیچ‌گونه مبالغه‌ای درست گفته‌ام.

اگر بگویم او با تمام وجود به دنبال حق و حقیقت و نشان دادن چهرۀ واقعی قرآن و پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به دور از پیش‌فرض‌های ذهنی تلقینی و تقلیدی بود، بی‌گمان، عین واقع را گفته‌ام.

اگر بگویم او مصداق یک عالم حوزوی معتدل و به دور از افراط و تفریط در عقیده و اخلاق و عمل بود، به حقیقت سوگند درست گفته‌ام.

اگر بگویم مجموعۀ آثار مکتوب و مخطوط آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی (رضوان الله تعالی علیه)، بهترین شیوه‌نامه و روش تحقیق برای هر تازه‌کار وارد به عرصۀ تحقیق است، سخنی به گزاف نگفته‌ام.

و اگر بگویم او یکی از شکیباترین، بردباترین و استوارترین اندیشمندان عصر ما در مقابل هجمه‌های گوناگون فکری، قلمی و خطابی دیگران بود و بلکه از جهاتی بی‌نظیر؛ بی‌گمان، ادعایی دور از واقع ننموده‌ام.

تفاوت صالحی نجف‌آبادی با بیشتر همگنانش در این بود که او 50 سال جلوتر از اندیشه‌های زمان خویش بود!

او در سختی‌ها رشد کرد و با سختی‌ها دست و پنجه نرم کرد و با سختی‌ها زندگی کرد و با قناعت کم‌نظیری گذران معاش نمود.

صالحی ذرّه‌ای مریدپرور نبود و هرگز درصدد نام و نانی با نام دین برنیامد.

او دین سمحه سهله‌ای که دیگران آن را از روی فهم درست بشناسند و بپذیرند تبلیغ می‌کرد نه دین عبوس و خشک و پر از خشونت و نفرت را.

صالحی، انسان را به بزرگی و وسعت جهانی می‌دید که با عقلانیت و اتصال به وحی و دریافت صحیح از آن، فرزند آگاه زمان و مکان خویش باشد.

صالحی، فهم اساس دین را در معرفت موحدانه و به دور از هر شرکی منتج نتیجه می‌دانست، و رهایی از تلقین و تقلید را شرط درستِ دستیابی به حق ارزیابی می‌کرد.

روزگار هرچند چونان او کسانی را در برهه‌های گوناگون کم و بیش دستخوش طوفان‌های حوادث و نامهربانی‌های فراوان نموده، ولی از همین قماش افراد نخبه، الگوهای ارزنده‌ای برای الگوخواهان بر جای نهاده است.

مردمی که قدردان چنین اندیشمندان دلسوز و انسان‌پروری نباشند، در واقع جور و جفایی که از این خودمحرومیتی بر خود روا داشته‌اند بیش از جفایی است که در حق آنان نموده‌اند!

رضوان الهی بر آن محقق آگاه و مجتهد فقه‌شناس و مفسر با درایت و حدیث‌شناس فهیم که بُعد زمان، او و آثارش را به درستی به اهلش خواهد شناسانید.

شاگرد کوچک ایشان: محمدعلی کوشا