استاد کوشا گفت: اگرچه کلمۀ «نصب» در مورد امامت امیرمؤمنان(ع) بر زبانها جاری است ولی تعبیر درست آن، معرفی و راهنمایی کردن مردمان به سوی بهترین شخص است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی استاد کوشا؛ مهدی یاقوتیان، استاد قرآن، پرسشی در مورد خلافت پیامبر(ص) مطرح کرده است که استاد محمدعلی کوشا، پاسخ آن را دادهاند؛ در زیر، این پرسش و پاسخ به طور کامل آمده است.
پرسش: اگر خلافت انتصابی است چرا دعای علی(ع) به صورت زیر است؟
«بار خدایا! من از اینان ملول گشتهام و اینان از من به تنگ آمدهاند. من از دستِ آنها خسته شدهام و آنها نیز از دستِ من خسته شدهاند، بهتر از ایشان را به من ارزانی دار و بدتر از مرا بر ایشان بگمار!» (نهج البلاغه، خطبة 25)
«گفتم: خداوند به جای آنها به من بهتر از ایشان را دهد و به جای من شرّی را بر ایشان گُمارد!» (نهج البلاغه، خطبة 69)
«دوست دارم خدا میانِ من و شما جدایی افکند و مرا به کسانی پیوند دهد که از شما به من سزاورترند» (نهج البلاغه، خطبة 115)
پاسخ: درود بر شما فرهیخته گرامی.
اگر با دید عقل و استدلال بنگریم نصبی در کار نبوده است، بلکه مسأله، مسالۀ «معرّفی» و «شناساندن» علی(ع) به عنوان شایستهترین، داناترین، خوش سابقهترین، مدیرترین و مدبّرترین شخص برای جانشینی پیامبر و زمامداری مردم بوده است. تمام توصیههای رسولخدا(ص) بر محور بیان فضائل امیرمؤمنان علی(ع)، جهت سوق دادن افکار عمومی به سوی آن حضرت و روشنگری و بیداری و راهنمایی تودههای مردم بوده است که در هر کاری دنبال «افضل» بروند نه «مفضول»!
معرّفی به این معنا، امری عقلپسند و موافق طبع همۀ عقلاست.
و اینکار با اصل «آزادی» و «انتخاب» و «اختیار» انسان کاملاً مناسب و با اصل «هدایتِ بدون جبر و زور و اکراه» نیز سازگار، و اصلاً با منطق قرآن مناسبتر است. ببینید:
«اَفَمَن یَهدِی اِلَی الحَقِّ اَحَقُّ اَن یُتَّبَعَ اَمَّن لایَهِدّی إلّا اَن یُهدی؟ فَما لَکُمُ کَیفَ تَحکُمونَ؟
آیا کسی که به سوی حق هدایت می کند برای پیروی سزاوار تر است یا کسی که راه را نمی یابد مگر اینکه راهنمایی شود؟
پس شما را چه میشود [که به دنبال انتخاب احسن و أفضل نمیروید؟! شما] چگونه داوری میکنید؟!» (یونس، 35).
بنابراین، اگرچه کلمۀ «نصب» در مورد امامت امیرمؤمنان بر زبانها جاری و در نوشتارها ساری است، ولی تعبیر درست و منطقی آن، همان معرّفی کردن و راه را نشان دادن و راهنمایی کردن مردمان به سوی بهترین شخص و لایقترین آنان است.
در نهج البلاغه نیز در هیچجا سخن از «نصب» برای خلافت و امامت و ولایت به معنای امروزینش نیست.
البته ضمناً باید توجّه داشت که مفهوم «امامت» در شیعه، غیر از مفهوم «اِمارت» است که گاهی مصداقاً در یک نفر قابل جمع است و گاهی خیر.
اصل «بیعت» هم گویای انتخاب است نه نصب.
کافی است که به آیات: «لَستَ علیهِم بِمُصَیطِر؛ تو بر آنان مسلط نیستی» ( غاشیه، 22)
«ما اَنتَ عَلَیهِم بِجَبّارٍ؛ تو بر آنان سلطه نداری [که به زور به پذیرش وادارشان کنی]» ( ق، 45).
«اَفَاَنتَ تُکرِهُ النّاسَ حَتَّی یَکُونُوا مُومِنِینَ؟!؛ آیا تو مردم را مجبور میکنی که مؤمن شوند؟!» (یونس، 99).
اینگونه آیات با نصب زمامدار به مفهوم امروزین آن که نوعی تحمیل تلقّی میشود سازگار نیست.
مگر اینکه بگویید: مراد ما از نصب، همان معرّفی است.
بنابراین، مردم پس از رهنمود خدا و رسول(ص) باید خودشان تصمیم بگیرند و شخص افضل را برگزینند. و در واقع آنچه پیامبراکرم(ص) در اینباره فرموده، ارشاد به حکم عقل بوده است.
و طبعاً اگر مردم شخص افضل را برنگزینند، به قول معروف، دود این آتش به چشم خودشان میرود و خود زیان میبینند.