استاد کوشا در پاسخ به حجت‌الاسلام والمسلمین کیانرسی در مورد ائمه(ع) گفت: آنان مقرب‌ترین عباد صالح و آگاه‌ترین و داناترین افراد به قرآن و سنت رسول‌خدا(ص) بوده‌اند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی استاد کوشا، حجت‌الاسلام والمسلمین مهزیار کیانرسی، پرسشی در مورد غلوستیزی از استاد محمدعلی کوشا کرده است که در ادامه، این پرسش به همراه پاسخ استاد کوشا آمده است.

پرسش: سلام بر جناب کوشا - نوعاً ما از دوستان بزرگوار و اهل تحقیق دیده‌ایم که با غلو و غالیان مخالفت کرده‌اند البته این‌کار جای تقدیر دارد، سعیکم مشکور؛ اما طرف دیگر، ماجرای تثبیت مقام امام است که ما دقیقاً متوجه شویم جایگاه امامت در ذهن این غلوستیزان چگونه جایگاهی است؟

متأسفانه بعضی از این غلوستیزان با غلو که هیچ با خود اصل امامت هم میانه‌ای ندارند حال شاید بنا بر مصالحی برخی از این غلوستیزان ترجیح داده‌اند پشت دیوار غلوستیزی پنهان شوند تا اینکه اصل خود امامت را بی‌نقاب از ریشه بزنند! ربما غلوستیزی که اصلاً هیچ جایگاه و شأن ویژه‌ای برای ائمه(ع) قائل نیست لذا به نظر می‌رسد تمرکز مطلق بر روی مباحث سلبی اشکالش این است که در مقابلش مباحث ایجابی در هاله‌ای از ابهام فرو می‌رود و مخاطب مرز غلوستیزی را نشناسد که تا کجا امتداد پیدا می‌کند بر فرض بپذیریم امامان(ع) چنین و چنان نبوده‌اند ولی سؤال این است که چگونه بوده‌اند؟!

پاسخ: سلام علیکم و رحمة الله

روشن است که همۀ غلوستیزان در یک سطح و پایه و مایه نیستند، چنانکه مستشکلان در فلان درس خارج هم همگی در یک سطح و پایه نیستند.

اما همین‌قدر باید بدانیم اگر غالیان افشاء نشوند و خرابکاری‌شان برملا نگردد، کل حقیقت امامت زیر سؤال می‌رود.

از طرفی مگر ما مأموریم رگ و ریشه هر غالی‌ستیزی را درآوریم و تفتیش عقاید کنیم که نظر او در حقیقت امامت امامان چیست؟!

ما موظفیم با هرگونه خرافات و غلو در دین مبارزه کنیم و هر کسی هم چنین کند در هر رتبه و مقام و موقعیتی که باشد اگر اشکالش وارد باشد باید بپذیریم، خواه او دیندار باشد یا نباشد، شئون امامت را آن‌گونه که ما می‌خواهیم قبول داشته باشد یا نداشته باشد.

اگر مراد شما، مرحوم آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی باشد، برای فهم سطح امام‌شناسی ایشان باید همۀ آثارش راخواند و حتی مطالب آغازین کتاب شهید جاوید ایشان هم شاید در این‌باره کافی باشد.

و اگر مراد جنابعالی شخص این‌جانب باشد، با ضرس قاطع می‌گویم: فضائلی که این چهارده معصوم دارند نسبتشان با دیگر ارباب فضائل، مانند آفتاب و ماه نسبت به دیگر ستارگان است. آنان وارث علم پیامبر و ناقلان سنت واقعی او هستند.

و بی‌گمان، توفیقات ویژۀ الهی به خاطر اعمال اختیاری‌شان، شامل حالشان شده است.

امامان را باید از آثارشان شناخت:

1. تربیت شاگردان

2. روایات نقل شده از آنان

من شخصاً اکثر همین روایات منقول و به ویژه ادعیه از آنان را در مقام مقایسه با آثار دیگران فوق‌العاده احساس می‌کنم.

آنان مقرب‌ترین عباد صالح و آگاه‌ترین و داناترین افراد به قرآن و سنت رسول‌خدا(ص) بوده‌اند.

ای کاش یکی از آنان در زمان ما ظاهر و آشکار و در دسترس همگان می‌بود تا کم و کیف معرفت‌ها دربارۀ آنان دچار این همه بگومگو و چون‌وچرا واقع نمی‌شد!!!

و ای کاش هر یک از ما تحقیقی در احوال نزدیک‌ترین و آگاه‌ترین افراد از یاران وفادار به آنان می‌نمودیم که آیا آنان هم عقیده‌شان نسبت به امام حی و حاضر زمان خودشان مثل عقیدۀ شیعیان امروزین نسبت به آنان بوده است؟!

یا به گونۀ دیگر بوده است؟!

مثلاً قیس‌بن‌سعدبن‌عباده که از زیرکان و دانایان شش‌گانۀ دنیای عرب بوده و در وفاداری‌اش نسبت به علی(ع) و امام مجتبی(ع) تا آخرین لحظۀ حیاتش مثال‌زدنی است، آیا امامت علی و شأن او را همچون اعتقاد شیعیان این عصر بوده است؟!

متأسفانه روایات جعلی هپروتی فراوان از دشمنان مکار و دوستان نادان، عینیت آن چهره‌های پاک را فقط تبدیل به ذهنیت هپروتی مافوق زمان و مکان نموده و اکثر عوام شیعه آنان را تنها به دید کارخانۀ معجزه و شفادهنده بیماران و موجودات عرشی ماورایی و شریکان در علم و قدرت خدا تلقی می‌کنند و به گونه‌ای گویی ناخواسته پانزده خدایی شده‌اند!

و همین عوام‌اندیشی‌ها حتی به شماری از ارباب عمایم نیز منتقل شده و بهانۀ بدی به دست شیعه‌ستیزان داده‌اند!!!