در وجود شریعتی، روح ابوذری موج می‌زد تا جایی که کمترین سودی را در تمام ابراز عقایدش برای خود در نظر نداشت!

 

تفاوت اساسی شریعتی با دیگر منتقدان روشنفکر پس از درگذشت او به ویژه در سه دهۀ اخیر این است که او آنچه را می‌گفت نه تنها بِدان سخت اعتقاد داشت بلکه با هر کلمه و جمله‌اش تمام وجودش می‌جوشید و در غلیان بود!

آری، او می‌خروشید و ذره‌ای ریا و خودنمایی و فرصت‌طلبی در کُنه وجودش برای اظهارات بی‌پروای‌اش نداشت!

در وجود شریعتی، روح ابوذری موج می‌زد تا جایی که کمترین سودی را در تمام ابراز عقایدش برای خود در نظر نداشت!

 و حتی آسایش خانوادۀ خویش را برای موضع‌گیری‌های بی‌پروای‌اش به خطر انداخته بود!

و راست می‌گفت که از بیان دین و نام و آثار دین برای خود هیچ امتیاز  موقعیتی نجُسته بود!

شریعتی پدیدۀ منحصر به فرد تک‌تاز و بی‌باک دلسوخته و آگاه زمان‌اش بود که چون او قرن‌ها باید بگذرد تا مانندش رخ نماید!

آثار به جای ماندۀ شریعتی بدون شناخت و آگاهی از روح مسئولیت‌پذیر و عدالت‌جوی او که ناآرام و بی‌پروای‌اش ساخته بود، برای بسیاری قابل درک و فهم نیست!

شریعتی یک‌رنگ‌ترین و صادق‌ترین مبارز در عرصۀ ضدتحمیق توده‌ها بود!

فریادش را بشنوید و آثار مکتوب‌اش را بخوانید، آن‌هم نه یکبار بلکه بیشتر و بیشتر!

روان‌اش شاد و یادش گرامی و جاودان باد!

استاد محمدعلی کوشا