زدوبندهایی در کار است و لابیها تأثیرگذارند؛ اما سازمان ملل، همان شاخهای است که از بُن نباید برید.
سازمان ملل را تضعیف نکنیم؛ مجامع بینالمللی را متخاصم ندانیم؛ اجماعهای جهانی را نادیده نگیریم؛ منشورهای مصوب در نشستهای سازمان ملل را توطئۀ شیاطین نشماریم؛ در غیبت نهادهای قدرتمند بینالمللی، همه زیان میکنیم؛ همه. جهان بدون مرجعیتهای مقبول و معتبر، جای وحشتناکی است، برای همه. جهان به چنین نهادهایی نیاز دارد.
سازمان ملل، کشور خارجی نیست که با آن رقابت کنیم یا آن را دور بزنیم؛ محلی برای گردهمایی و تأثیرگذاری 193 کشور جهان است؛ یعنی همۀ کشورهای دنیا، جز واتیکان و تایوان. کمترین فایدۀ آن، جلوگیری از جنگ جهانی سوم بوده است و اگر حرمت و اعتبار جهانی آن بیش از این بود و اگر خود نیز بهتر عمل میکرد، جلو جنگهای بیشتری را میگرفت.
اکنون نیز تنها امید واقعی برای مقابله با دیوانگیهای ترامپ همین سازمان ملل است. ترامپ، تصمیمهای بسیاری خطرناکی میگیرد. برای کسانی مانند من که تغییرات اقلیمی را مهمترین منشأ تغییرات اجتماعی و ساختاری کشورها در درازمدت میدانند، دستور ترامپ برای خروج آمریکا از معاهدۀ پاریس (ارزندهترین میراث جهانی اوباما)، بدترین خبر قرن است.
به گفتۀ استیون هاوکینگ (فیزیکدان نظری، کیهانشناس و مدیر مرکز کیهانشناسی نظری در دانشگاه کمبریج): «این تصمیم دونالد ترامپ، تغییرات اقلیمی را به نقطهای برگشتناپذیر میرساند و زمین را به جهنمی تبدیل میکند شبیه سیارۀ زهره با حرارت ۲۵۰ درجه و بارانهای اسید سولفوریک. ترامپ با خروج از معاهدۀ پاریس، سیارۀ زیبای زمین را در مسیری بسیار خطرناک انداخته است.» (سایت بیبیسی)
این توصیهها به این معنا نیست که کاستیهای سازمان ملل را نبینیم. کیست که نداند «حق وتو» ظلم است، چه روسیه از آن استفاده کند و چه آمریکا و چه فرانسه؟ و کیست که نداند عضویت عربستان در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، چقدر خندهدار است؟ عربستان توانست رأی برخی از کشورهای جهان را بخرد و در این جایگاه بنشیند؛ اما برای بیرون کردن او از این حلقه، باید به راهکارهای قانونی بیندیشیم و این راهکارها را هم در سازکارهای سازمان ملل بجوییم.
اگر حرمت و ابهت این یگانه مرجع جهانی را بشکنیم، مانند آن است که چراغهای راهنما را از سر چهارراههای حوادث برداشتهایم. در چهارراههای هر شهری، وقتی چراغ راهنما قرمز است، باید ایستاد؛ حتی اگر ادارۀ راهنمایی و رانندگی آن شهر را قبول نداشته باشیم و هزار عیب در آن ببینیم.
ما نباید از هر وسیلهای برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنیم؛ هر قدر که آن اهداف، انسانی و مقدس و زیبا باشد. سازمان ملل در جهان، مانند قوۀ قضاییه در کشور است. خوب یا بد، ما همین راه را در پیش داریم؛ راههای دیگر نتیجهای جز هرج و مرج جهانی ندارد. کسانی مانند من که پایبندی به قوانین داخلی و خارجی را توصیه میکنند، از ناراستیها و کاستیها بیخبر نیستند؛ حتی میدانند که چه زدوبندهایی در کار است و لابیها چقدر تأثیرگذارند؛ اما این راه را کمهزینهتر و در درازمدت نتیجهبخشتر میدانند. تجربه هم نشان داده است که راههای دیگر، هم خطر و هزینۀ بیشتری دارند و هم کامیابی کمتر. سازمان ملل، همان شاخهای است که از بُن نباید برید.
رضا بابایی