عبارت «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیهِ» و نیز «وَ رافِعُک اِلَیَّ» هرگز به معنای این نیست که خدا عیسی(ع) را به آسمان برده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی استاد کوشا، یکی از مسائل اختلافی پیروان ادیان ابراهیمی، عقوبت دنیایی حضرتعیسی(ع) است. اکثر یهودیان و مسیحیان معتقدند که عیسی(ع) به صلیب کشیده شده و کشته شده است و اکثر مسلمانان معتقدند که آنحضرت(ع) به آسمانها عروج کرده است و همچنان حیات مادی دارد. با اینحال مرحوم آیتالله نعمتالله صالحی نجفآبادی بر مبنای آیات قرآن کریم و با محک عقلانی نظر دیگری دارد که در ادامه، عیناً نظر و ادلۀ وی از صفحۀ 586 کتاب «پژوهشهای قرآنی آیتالله صالحی نجفآبادی» استخراج شده است.
«إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَىٰ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ ۖ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُون؛ آنگاه که خدا گفت: ای عیسی، همانا من تو را برمیگیرم و به سوی خود بالا میبرم، و تو را از [آلودگی] آنان که کفر ورزیدهاند پاک میسازم، و کسانی را که از تو پیروی کردهاند، بر کسانیکه کفر ورزیدهاند تا روز قیامت برتری میدهم؛ سپس بازگشت شما فقط به سوی من است، آنگاه دربارۀ آنچه بر سرش اختلاف میکردید میانتان حکم خواهم کرد.» (آل عمران، 55)
«وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ ۚ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ ۚ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ ۚ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینا؛ و [نیز برای] اینکه گفتند: ما مسیح، عیسی پسر مریم، پیامبر خدا را کشتیم؛ در حالیکه او را نکشتند و به دارش نزدند، ولی امر بر آنان مشتبه شد؛ و همانا کسانیکه دربارهاش اختلاف کردند، قطعاً در مورد او در شکّی [عمیق] هستند، هیچگونه علمی به او ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند.» (نساء، 157)
«بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا؛ بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد، و خدا پیروزمند حکیم است.» (نساء، 158)
باید دانست مسئلۀ رفع حضرتمسیح(ع) از مسائل مهمی است که باید عالِم محقق، با فکری عمیق دربارۀ آن بیندیشد و واقعبینانه در آن نظر بدهد. بد نیست بدانید که شیخ محمود شلتوت صاحب فتوای معروف مبنیّ بر جواز عمل به فقه شیعه در زمانی که رئیس الازهر مصر بود در بحث عالمانهای در این مسئله نظر داده است. از وی سؤال شده بود که حضرتعیسی(ع) وفات کرده یا زنده است؟ و او در پاسخ کوتاهی با اشارۀ اجمالی به ادلّۀ مسئله جواب داده بود که حضرتعیسی(ع) وفات کرده است و از سوی مذهبیهای متعصب مورد ردّ و انکار واقع شد و ایشان در مقابل آنان از نو به طور مفصّل در این مسئله بحث کرده و همان نظر قبلی خود را تأیید نمود که در کتاب الفتاوی حاوی فتواهای او چاپ شده است.
در اینجا برای بهتر شدن زمینۀ بحث در این مسئله، توجه به چند سؤال لازم است:
1. چه ضرورت دارد که خداوند انسانی مانند حضرتعیسی(ع) را در خارج از اتمسفر زمین در آسمان تا قیامت زنده نگاه دارد و اینکار چه هدف معقولی میتواند داشته باشد؟
2. آیا حضرتعیسی(ع) در آسمان نیاز به غذا و آب و لباس و محل استراحت و دستشویی و وسایل گرمازا و خنک کننده دارد یا نه؟
3. آیا او به مرور زمان پیر و فرتوت میشود به گونهای که به کمک دیگران نیاز داشته باشد یا همیشه جوان باقی میماند؟
4. آیا هنگام قیامت او وفات میکند و دوباره زنده میشود یا هرگز وفات نمیکند و انسانی است که با همین بدن دنیایی به بهشت میرود نه با بدن آخرتی؟
5. اگر او هنگام قیامت وفات میکند و دوباره زنده میشود چه مانعی دارد که این وفات در همان زمان که در قتلش اختلاف بود واقع شود و در قیامت مانند سایر انبیاء(ع) با بدن آخرتی زنده شود؟
این سؤالات موجب میشود که انسان به سادگی باور نکند که حضرتعیسی(ع) با بدن دنیایی زنده به آسمان رفته است و تا قیامت در همانجا بیامت باقی میماند و غذا و آب میخورد و استراحت میکند، بدون اینکه بر حضور او در آسمان در این مدت طولانی فایدهای مترتب باشد.
اکنون ببینیم آیاتی که برای رفتن مسیح(ع) به آسمانها استدلال شده است، بر این مطلب دلالت دارند یا نه؟
در آیۀ 55 سورۀ آل عمران آمده است: «یَا عِیسَىٰ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَرَافِعُکَ إِلَیَّ» ظاهر آیه این است که خدا میفرماید: «ای عیسی من جان تو را میگیرم و تو را به سوی خود بالا میبرم». در آیۀ 42 سورۀ زمر آمده است: «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا؛ خداست که جان مردم را به هنگام مرگشان مىگیرد». توفّی در این آیه با توفّی در آیۀ 55 آل عمران که مربوط به مسیح(ع) است هیچ فرقی ندارد و هر دو به معنای این است که خدا جان انسانها را میگیرد چه مسیح و چه غیر مسیح.
دردنبالۀ آیۀ 55 آل عمران آمده است: «ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُون؛ من جان تو را ای عیسی و جان دیگران را میگیرم سپس در قیامت همۀ شما زنده میشوید و به سوی من باز میگردید و من در میان شما دربارۀ آنچه در آن اختلاف دارید، حکم میکنم». و این میتواند قرینۀ دیگری باشد بر اینکه «إِنِّی مُتَوَفِّیکَ» به معنای این است که من جان تو را میگیرم زیرا «ثُمَّ إِلَی مَرْجِعُکُمْ» در دنباله و در ارتباط «إِنِّی مُتَوَفِّیکَ» نازل شده است. و اما جملۀ «وَ رافِعُکَ اِلَی» در آیه به معنای این است که من مقام و منزلت تو را نزد خود بالا میبرم چنانکه در آیۀ 11 سورۀ مجادله آمده است: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ؛ خدا کسانى از شما را که ایمان آورده و کسانى را که از دانش برخوردار شدهاند به درجاتى بالا میبرد» و نباید توهم شود که «وَ رافِعُکَ اِلَیَّ» به معنای این است که من تو را به سوی خود به آسمان میبرم زیرا خدا در آسمان نیست تا عیسی(ع) را در آنجا نزد خود ببرد.
اما آیات 157 و 158 سورۀ نساء دربارۀ اختلافی است که یهود دربارۀ حضرتعیسی(ع) داشتند و توضیح میدهد که یهودیانی که میگفتند: ما مسیح را کشتیم مورد غضب خدا هستند و آنان نه مسیح را کشتند و نه به صلیب کشیدند ولی امر برایشان مشتبه شد و آنان که دربارۀ مسیح اختلاف کردند در شک هستند و به این مطلب علم ندارند و فقط از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد. عبارت «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیهِ» و نیز در «وَ رافِعُکَ اِلَیَّ» هست و آن این است که همۀ انسانها با مرگ به سوی خدا باز میگردند که «اِنّاٰ لِلّٰهِ وَ اِنا اِلَیْهِ راٰجِعوُن؛ ما از آن خداییم و ما فقط به سوى او باز مىگردیم» (بقره، 156). و این بازگشت به سوی خدا برای فجّار، عذاب است و برای ابرار، رفع درجه و منزلت است که به رفع به سوی خدا تعبیر میشود، بنابراین «رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیهِ» کنایه از مرگ طبیعی حضرتمسیح(ع) است و مؤید این احتمال است که قبل از آن در آیه آمده است «وَمَا قَتَلُوهُ یقِینًا» و «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیهِ» اضراب از آن محسوب میشود و معنایش این است که مسیح را نکشتند بلکه خدا با مرگ طبیعی جانش را گرفت و او را به سوی خود بالا برد و در حدیث است: «رَفعهُ اللهُ بعد اَن توفّاه؛ خداوند پس از آنکه او را میراند به سوی خود بالا برد» (نورالثقلین، ج1، ص346).
به هر حال عبارت «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیهِ» و نیز «وَ رافِعُک اِلَیَّ» هرگز به معنای این نیست که خدا مسیح را به آسمان برده است. خیلی روشن است که ضمیر «إِلَیهِ» در آیه به «الله» بر میگردد چگونه آن را به سماء برگرداندهاند با اینکه لفظ سماء در آیه نیست؟ و اینکه برخی میگویند که این مطلب در روایت آمده است باید بررسی شود که روایت از اسرائیلیات است و یا در حدّ حجیّت و قابل اعتماد است؟ ما دستور داریم که اگر روایت مخالف قرآن باشد نپذیریم و روایتی که میگوید: مسیح(ع) به آسمان رفته است با ظاهر قرآن مخالف است زیرا چنانکه قبلاً گذشت ظاهر «إِنِّی مُتَوَفِّیکَ» این است که خدا به مسیح میفرماید: من جان تو را میگیرم و جملۀ «وَ وَ رافِعُکَ اِلَیَّ» و «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیهِ» به این معنا نیست که خدا عیسی(ع) را به آسمان برده است.
ضمناً این نکته نیز ناگفته نماند که اگر فرض کنیم به فرض محال که ضمیر «إِلَیهِ» در«بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیه» به سماء مقدّر برمیگردد، در این صورت باید ضمیر مؤنث آورده شود زیرا سماء الف ممدوده دارد و ضمیر مؤنث به آن برمیگردد مانند «وَ السَّماءِ وَ ما بَناها» (شمس، 5) این نیز دلیل دیگری است بر اینکه ممکن نیست ضمیر «إِلَیهِ» در «بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیهِ» به سماء برگردد و اگر روایتی بگوید: این ضمیر به سماء برمیگردد حتماً بی اعتبار است.