متن احادیث نیاز به اعتبارسنجی دارد زیرا اولاً جاعلان حدیث، در اسناد روایات نیز دست بردهاند و ثانیاً افراد موثق و عادل هم از اشتباه مصون نیستند!
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی استاد کوشا به نقل از کانال تلگرام رسمی آیتالله سید کمال حیدری، در نقد و بررسی روایات، به طور کلی دو نوع رویکرد متفاوت وجود دارد:
1. نقد سندی: ناظر به ظاهر و سلسلۀ اسناد احادیث است.
2. نقد محتوایی: به متن و معنای روایات ارتباط مییابد.
ارزیابی سندی یک روایت ـ که عمدتاً علم رجال متکفل آن است ـ در جای خود مهم و ضروری است، اما مهمتر از آن، نقد و بررسی «محتوایی» روایات است که متأسفانه فراوان مورد غفلت و تسامح قرار میگیرد!
بدون تردید نقد سندی مهم است، اما به هیچ وجه نمیتوان بدان اعتماد کرد و خود را از اعتبارسنجی متن احادیث بینیاز دانست؛ به این دلیل که:
اولاً جاعلان حدیث، در اسناد روایات نیز دست بردهاند.
و ثانیاً هر چقدر هم که در سلسلۀ اسناد روایات، افراد موثق و عادل وجود داشته باشند، ایشان ـ به علت عدم برخورداری از عصمت ـ از آفاتی همچون اشتباه، فراموشی، نقل به معنا، تلخیص متن، نقص و زیادت، شرح راوی، خلط کلام معصوم با غیر معصوم، برداشتهای شخصی، تقطیع متن و غیره مصون و مبرا نیستند!
باید دقت کرد که احراز وثاقت یک راوی، فقط مأمون بودن او از کذب را تضمین میکند و نه مصونیت وی از ارتکاب غیر عمدیِ اشتباه و خطا در محتوای روایات را! (ر.ک: اسباب اختلاف الحدیث، محمد احسانی فر لنگرودی، دارالحدیث؛ و آسیب شناسی فهم حدیث، سید علی دلبری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی).
بنابراین اگرچه علم رجال برای بررسی ظاهری و سندی روایات شرط لازم است، اما هرگز شرط کافی نیست! کم نیستند احادیثی که سندشان صحیح است اما محتوای غیر قابل قبولی دارند، و از آن طرف فراوانند اخباری که سندشان ضعیف است اما به لحاظ محتوا غنی و بدون اشکالند.
با توجه به مطالب فوق، ضرورت بررسی متنی و محتوایی روایات و تدقیق بیشتر بر روی آنها مشخص میشود تا اینکه مبادا آنچه را که معصومین(ع) نفرمودهاند را از سر ناآگاهی و سادهانگاری به ایشان نسبت دهیم!
البته باید توجه داشت که این رویکرد انتقادی،
اولاً محدود است به دایرۀ روایات؛ زیرا قرآن کریم به دلیل مصونیّت از هر گونه کذب و تحریف و نقصان و زیادت و نقل به معنا، تخصصاً خارج از بحث بوده و فراتر از نقد و رد است: «لاٰ یَأْتِیهِ اَلْبٰاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاٰ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ؛ هیچ گونه باطلى، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى آید؛ چرا که از سوى خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است» (فصلت، 42).
و ثانیاً فقط حیطۀ «احادیث» را شامل میشود و نه خود «سنت» را! زیرا بارها به عرض رساندهایم که «سنت» پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) که معصوم و نقدناپذیر است، غیر از «روایات» و «احادیث» است که توسط روات و ناقلین اخبار (اعم از موثق و ضعیف) پس از چندین نسل، از طریق کتب روایی به دست ما رسیده و آسیب های متعددی از قبیل کذب و تحریف و نقل به معنا و غیره دامنگیر آنها شده است!
اما اینکه چطور و چگونه باید به نقد و بررسیِ «محتوایی» روایات پرداخت و همچنین اینکه معیارها و میزانهایی که با عرضۀ روایات بر آنها میتوان صحت و سقمشان را سنجید چیست، به یاری خدا در بخشهای بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
برگرفته از درس خارج «فقه المرأة» آیتالله سید کمال حیدری، جلسه 70 به بعد.